(در لغت به معنی کشش و رغبت) اصطلاحی در فلسفه، به معنی هیئت خاصی در موجود که به سبب آن به سوی بالا یا پایین حرکت می کند.
Read Articlenoun. strong attraction. نخست، همۀ ما میتوانیم برای میل شدید کمک با این قسمت حیاتی کار رستگاری دعا کنیم. First, we can all pray for desire to help with this vital part of the work of salvation.
Read Articleمیل عبارت است از کیفیتی قائم به جسد قابل شدت و ضعف که اقتضای حرکت کند و متکلمان آن را اعتماد خوانند و دلیل بر وجود میل آن است که ما چون زقی را منفوخ در زیر آب ساکن کنیم از او احساس مدافعه به بالا ...
Read Articleمیل mil ( ابزار بافتنی یا پزشکی ) . این واژه نیز پارسی است و کوتاه شده ی میله است. میل mil ( یگان اندازه گیری مسافت ) که در پارسی مایل māyl خوانده می شود و هم ریشه ی پارسی دارد که فردوسی و برخی سرایندگان ...
Read Articleمعنی [ انگ . ] = میل : واحد اندازه گیری ط ول در کشورهای انگلیسی زبان . مترادف 1- خميده، كج، كژ، متمايل، مورب 2- خواهان، راغب، شايق، طالب، علاقه مند، مشتاق. متضاد مستقيم نافر. انگلیسی willing, oblique, wanting ...
Read Articleمعنی. میل. پخش صوت. معنی [ ع . ] 1 - سیخ فلزی . 2 - یکی از ادوات ورزش باستانی که از چوب ساخته می شود. مترادف آرزو، آهنگ، اشتياق، التفات، انحراف، تلنگ، تمايل، توجه، حب، خواست، كام، خواست، خواهش، داعيه ...
Read Article( مصدر ) ۱ - رغبت کردن تمایل یافتن.۲ - بسویی متوجه شدن :[ آنگاه که میل زوال کند (شمس ) و روی بغروب نهد..] ۳- اعراض کردن منحرف شدن : [ چون روزگاراز طریق سازگاری میل کند میل در چشم بصیرت کشد...]
Read Articleدر تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
Read Articleاین به معنای آن است که ممکن است در روزی دیگر خلق و خوی فرد بهبود یابد. آثار جسمی [ ویرایش ] جدا از علایم روانی ، فرد مبتلا به افسردگیمالیخولیایی، ممکن است دچار کاهش وزن چشمگیری شود.
Read Article